امیرحسین سلطانی زرندیامیرحسین سلطانی زرندی، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

سایت رسمی امیرحسین (مهدی) سلطانی زرندی

افتادن حلقه ی ختنه ی من

من دیشب خیلی بی آرومی میکردم و زیاد گریه کردم به طوری که از زمان تولد تا امروز بی سابقه بود.امروز صبح که خواستن پوشکم رو عوض کنن دیدیم که حلقه ی ختنه ام جدا شده.خدا رو شکر ...
27 اسفند 1392

دل پیچه ی من

من این چند روزه به خودم میپیچم.ظاهرا بچه ها همه شون همین طوری ان و دلپیچه دارن.به همین علت وقتی به شکم بخوابم بهتر خواب میرم.ولی خوب همیشه نمیشه این طوری خوابید.چون خطرناکه اما این عکس شیوه ی ابداعی بابام جهت به شکم خوابوندن منه: ...
27 اسفند 1392

من رو عقیقه کردند

عصر جمعه (پریروز) بابام یه بز چاق خرید و داد به شیرخوارگاه بهزیستی تا منو عقیقه کنن.اونا هم مشخصات رو پرسیدن و ساعت 7 شب زنگ زدن و گفتن که بز رو کشتیم و اعمال و دعاهای عقیقه رو هم اجرا کردیم.ایشالا که قبول باشه. ...
27 اسفند 1392

واکسن دوماهگی من

من امروز واکسن دوماهگیم رو زدم.یه آمپول جلوی ران چپ و یه آمپول هم جلوی ران راستم زدن.خیلی درد داشت.مخصوصا آمپول پای چپم.دو قطره واکسن فلج اطفال هم بهم دادند.خیلی بدمزه بود.مسئول خونه ی بهداشت بهاباد خانم جعفرزاده گفت که ممکنه درد داشته باشم و یکی دو روزی یه کمک تب کنم و به همین خاطر مامانم به پیشنهاد خانم جعفرزاده داره بهم هر شش ساعت قطره ی استامینوفن میده که اون هم خیلی بدمزه است.ضمنا قد و وزنم رو هم چک کردن که شکر خدا طبیعی بود. ...
26 بهمن 1392