امیرحسین سلطانی زرندیامیرحسین سلطانی زرندی، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

سایت رسمی امیرحسین (مهدی) سلطانی زرندی

میخوام برم مکه، سینه میزنم، اتل متل بازی میکنم و ...

سلام دوستان اگه خدا بخواد امروز دارم میرم مکه. ازهمه تون حلالیت میطلبم  و به خدای بزرگ میسپارمتون. ضمنا تازگی ها سینه زدن و دست زدن رو هم کاملا یاد گرفته ام. با بابا و مامان و ... اتل متل هم بازی میکنم. چند تا عکس هم براتون میزارم که تا برمیگردم دلتون برام تنگ نشه: این عکسیه که برا پاسپورتم گرفتم:   ...
17 اسفند 1393

مسافرت به تهران ، نماز میخونم، بوس هم میکنم و ...

سلام من دو هفته قبل رفتم خونه مامان بزرگ .بز مامان بزرگم یه بزغاله به دنیا آورده بود و من با بزغاله اش کلی بازی کردم تازه مامانم قبلش فکر میکرد من ازش بترسم ولی نترسیدم. هفته قبل هم چون بابام به خاطر امتحانات دانشگاهش مجبور بود چند روز تهران بمونه من و مامان همراهش رفتیم .از کرمان با قطار رفتیم که من شب یه کم اذیت کردم چون کوپه قطار تند تند سرد و گرم میشد و مامانم میترسد سرما بخورم.ولی خوب بود اونجا هم خیلی خوش گذشت. چهار شب تو هتل پامچال بودیم که نزدیک متروی دروازه دولت بود. جاهای زیادی زفتیم. مثل حرم امام (ره) ، بازار تجریش، امام زاده صالح ع ، بازار جمهوری و ... از بازار جمهوری قسمت فروشگاههای اطفالش کلی برام خرید کردند. دستشون درد نکنه ...
8 بهمن 1393

یک ساله شدم( سه تا جشن تولد!!!)

سلام من یک ساله شدم.تولدم مبارک. دیروز واکسن یک سالگیم رو تو دست راستم زدم که درد داشت ولی خیلی گریه نکردم. جشن تولد هم برام گرفتند. حتی مادربزرگ پدری ام چون نتونست از شهرستان بیاد شب رفتیم پیشش اون هم برام یه کیک گرفته بود و یه جشن کوچولوی دیگه هم اونجا داشتم.روز بعد هم عمه بهجت مارودعوت کرد برای آش خوردن.وقتی رفتیم شگفت زده شدیم.چون اون هم یه سفره ی جشن تولد برام چیده بود. بیش تر از نیم میلیون تومن هم هدیه گرفتم. الان با گرفتن یه دستم توسط دیگران راه میرم. حتی بابام فقط دستش رو میزاره جلوی سینه ام و اصلا من رو نمیگیره و کلی راه میرم. چهار دست و پا که راحت میرم. دست میگیرم به پشتی، میز و ... و بلند میشم و راحت خودم رو کنارشون نگه می...
28 آذر 1393

یازده ماهه شدم

سلام خوب هستین؟ من دو هفته قبل خیلی مریض بودم. مدام بالا می آوردم و معذرت میخوام اسهال هم بودم. ولی بابا و مامان دو تا دکتر منو بردن و گفتن که ویروسیه و خوب میسه و شکر خدا نیاز به بستری پیدا نکردم ولی حدود یک هفته طول کشید ولی خدارو شکر خوب شدم. امشب یازده ماهم کامل میشه. . چند تا عکس جدید براتون دارم. ...
27 آبان 1393

شرکت من در همایش شیرخوران علی اصغر

سلام این ایام رو بهتون تسلیت میگم. انشالا عذاداری هاتون مقبول درگاه حق باشه. جاتون خالی دیروز رفتم خونه ی مامان بزرگام. دوتاشون نذر کرده بودن که منو ببرن همایش شیرخواران علی اصغر امام حسین ع. کلی هم پاکت شیر نذر داشتن . با هم رفتیم تو سالن فاطمیه ی بهشت وحدت. راستی اون سالن رو بابای پدربزرگم یعنی حاج ابراهیم جعفرزاده به یاد مرحوم خانمش ساخته و الان خودش هم مرحوم شده. خدا رحمتشون کنه. خیلی مجلس خوبی بود و عذاداری ها و تعزیه ای باشکوهی اجرا کردن. همه شیرخواراشون آورده بودن که نذر یاری امام زمان کنن که ایشالا همه از محبان اهل بیت و امام زمان عج بشن. چند تا عکس با لباس علی اصغر و چند تا عکس با لباس معمولی گرفتم که براتون میزارم: ...
10 آبان 1393

نه ماهه شدم، دندون بالا در آوردم، میشینم

سلام خوب هستین؟ شرمنده یه چند روزیه که خیلی درگیر زندگی هستم و نمیتونم وبلاگم رو آپدیت کنم. هرچی بزرگتر مبشم درگیری زندگی هم بیشتر میشه و کمتر میتونم بیام رو سایت. سه روز پیش نه ماهم کامل شد. درمانگاه هم که رفتیم خداروشکر همه چیم رو نمودار طبیعی بود. چندروزه که نشستن رو یاد گرفتم و یه دندون هم که دندون سومم باشه از بالا در آوردم. دوسه تا عکس هم براتون دارم:   ...
30 شهريور 1393

چند تا عکس آتلیه ای

سلام راستی من وسط های ماه مبارک رمضان رفتم تو یه آتلیه و چند تا عکس گرفتم. صاحب اونجا فایل اصلی عکسارو نداد که تو وبلاگ بزارم ولی ازشون عکس گرفتم که اینجا آوردمشون:   ...
14 مرداد 1393

دندان درآوردن و آب خوردن و حرف زدن من

سلام عزیزان من دوسه روز پیش یه دندون درآوردم. دندون جلو و پایین.خیلی این چند روزه درد دارم.برام دعا کنید. آب  و آب میوه هم با نی و از سر بطری میخورم. چند تا کلمه هم میگم از جمله اگه، هی، به به، د د ، ممه، آغا و "که" چند روز پیش هم با عمه سوده و بچه هاش رفتیم کوهبنان و زیارت بی بی عصمت و چند تا هم عکس گرفتیم: ...
22 تير 1393

من شش ماهه شدم

سلام خوبین؟خدارو شکر من شش ماهم کامل شد.دیروز واکسن شش ماهم رو زدم.درد داشت.چون دوتا آمپول توی دوتا پاهام زدن.قطره ی خوراکی هم داشت.به خاطر واکسن ها دیشب تب کردم و درد هم داشتم که با قطره ی استامینوفن برطرف شد.از دیروز قطره ی AD من هم به قطره ی آهن تغییر کرد.خیلی بد مزه است و حالم رو به هم میزنه. ولی برای سلامتی ام مفیده.راستی چند وقتی هست که بهسینه میچرخم که زیر عکس ها یه کلیپ ویدئویی ازش براتون گذاشتم که میتونین رو لینکش کلیک کنین و دانلود کنین و فرمتش 3gp هستش.چند تا عکس هم براتون آوردم. این هم لینک دانلود کلیپ به سینه چرخیدن (به اصطلاح غلت زدن) من ...
30 خرداد 1393