امیرحسین سلطانی زرندیامیرحسین سلطانی زرندی، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

سایت رسمی امیرحسین (مهدی) سلطانی زرندی

چند تا عکس آتلیه ای

سلام راستی من وسط های ماه مبارک رمضان رفتم تو یه آتلیه و چند تا عکس گرفتم. صاحب اونجا فایل اصلی عکسارو نداد که تو وبلاگ بزارم ولی ازشون عکس گرفتم که اینجا آوردمشون:   ...
14 مرداد 1393

دندان درآوردن و آب خوردن و حرف زدن من

سلام عزیزان من دوسه روز پیش یه دندون درآوردم. دندون جلو و پایین.خیلی این چند روزه درد دارم.برام دعا کنید. آب  و آب میوه هم با نی و از سر بطری میخورم. چند تا کلمه هم میگم از جمله اگه، هی، به به، د د ، ممه، آغا و "که" چند روز پیش هم با عمه سوده و بچه هاش رفتیم کوهبنان و زیارت بی بی عصمت و چند تا هم عکس گرفتیم: ...
22 تير 1393

من شش ماهه شدم

سلام خوبین؟خدارو شکر من شش ماهم کامل شد.دیروز واکسن شش ماهم رو زدم.درد داشت.چون دوتا آمپول توی دوتا پاهام زدن.قطره ی خوراکی هم داشت.به خاطر واکسن ها دیشب تب کردم و درد هم داشتم که با قطره ی استامینوفن برطرف شد.از دیروز قطره ی AD من هم به قطره ی آهن تغییر کرد.خیلی بد مزه است و حالم رو به هم میزنه. ولی برای سلامتی ام مفیده.راستی چند وقتی هست که بهسینه میچرخم که زیر عکس ها یه کلیپ ویدئویی ازش براتون گذاشتم که میتونین رو لینکش کلیک کنین و دانلود کنین و فرمتش 3gp هستش.چند تا عکس هم براتون آوردم. این هم لینک دانلود کلیپ به سینه چرخیدن (به اصطلاح غلت زدن) من ...
30 خرداد 1393

عکس نشستن من توی روروک

سلام بابام چند روز پیش یه روروک خوشکل موزیک دار برا من خریده.وقتی توش میشینم و چراغاش روشن میشه خیلی حال میکنم و محو تماشاش میشم.این هم عکس من باهاشه: ...
22 خرداد 1393

سوار کاری

چند روز قبل رفتم خونه ی مادر مادرم.اونجا یه فیل عروسکی بزرگ بود که مامانم وقتی مدرسه میرفته با پارچه درست کرده بوده.من هم سوارش شدم.دایی امینم هم من رو جلوی موتورش گذاشت و عکس گرفتیم.خیلی باحال بود: ...
11 خرداد 1393

غذای کمکی

سلام من دوسه روزه که غذای کمکی شروع کردم.اول با لعاب برنج که مامان بزرگم (مامان مامانم) برام درست کرد و خوشمزه بود ومن هم شب اول بعد از غذا خوردن بهتر خواب رفتم. ضمنا پنج شنبه ی گذشته با مامان و بابا و مامان جونی و عمه سوده رفتیم امام زاده ی مطهرآباد(زرند کرمان).خیلی بزرگ و زیبا بود.اونجا با پسرعمه ام سوار گوزن های ماکتی شدیم .چند تا عکس جدید هم براتون دارم: ...
11 خرداد 1393

عکس های پسر عمه هام

سلام من یه عمه دارم که اسمش سوده است و دوتا پسر کوچولو داره.یکی شون اسمش سیدمحمده که دو سال و هفت ماهشه و یکیشون یک سال و چهار ماهشه و اسمش سیدمحسنه.فامیلشون هم نوبهاره: با من دوست هستند.به همین خاطر عکساشونو تو وبلاگم میذارم. ...
2 خرداد 1393